torsdag 30. juni 2011
من که وجدانا نکته خیانت باری در سخنان اخیر خاتمی ندیدم / فقط تاکید بر اعتراضات و مواضع قبلیش بود
چند روزی بود که نتوانستم اخبار را آنطور که باید دنبال کنم. دیروز که آنلاین شدم، ناگهان با موجی از لینکها در تقبیح محمّد خاتمی روبرو شدم: "خیانت خاتمی"! عصبانی و ناراحت شدم و با خود گفتم: ""مگر همین چند هفته پیش نبود که خاتمی در سخنانی از سهراب اعرابی عزیز به عنوان "شهید" یاد کرده بود؟ آیا باز هم مثل دوران ریاست جمهوریش کم آورد"! با بی صبری و کنجکاوی شروع به باز کردن لینکها کردم تا ببینم موضوع از چه قرار است. بعد از دیدن چندین مطلب در تقبیح و سرزنش خاتمی، بلاخره متن سخنان خاتمی را در حضور "تنی چند از نخبگان و فعالان سیاسی – فرهنگی و جوانان استان گیلان " یافتم. هر چه خواندم چیزی در مورد کوتاه آمدنش از مواضع دو سال اخیرش نیافتم. از جمله: "در این جمهوری آزادی و حقوق اساسی برای همه شهروندان باید وجود داشته باشد. جمهوری اسلامی به صورتی که عرضه شد و مردم هم به آن رأی دادند این است؛ نظامی که در آن هر کس که سازگارانه در متن آن می زید دارای حق و حرمت است و آن نیست که فقط مسلمانان و از میان مسلمانان فقط شیعیان و از میان شیعیان فقط صاحبان سلیقه و گرایشی خاص از حقوق، امنیت و آزادی برخوردار باشند و بقیه حذف و هتک شوند."... "مگر شما در عمق وجدانتان چه می خواهید؟ آزادی، استقلال، پیشرفت، مسؤولیت پذیری قدرت در برابر مردم، احترام به حق و حرمت یکایک افراد جامعه و گردن نهادن به حق حاکمیت مردم بر سرنوشت. مگر جمهوری به معنی واقعی اش جز اینها است؟" ..."آزادی زندانیان، ایجاد فضای باز و سالم و امن سیاسی، همانگونه که قانون اساسی ایجاب می کند و تأمین کننده حقوق اساسی جامعه، مردم و گرایش ها است و حرکت به سوی انتخابات سالم و مطلوب که شاه بیت مردم سالاری است.... "انتخابات متعلق به کل جامعه است، نه در اختیار یک جناح و سلیقه و شرط برگزاری درست آن این است که همگان با اطمینان خاطر بتوانند در آن حضور یافته و برای این کار باید شرایط لازم فراهم گردد. و اگر شرایط و وضعیت به گونه ای بود که مردم یا بخش های مهمی از جامعه نتوانند در انتخابات شرکت کنند، مسؤول و جوابگو آنهایی هستند که نمی گذارند مردم از حقشان استفاده کنند." حال سوال این است که هموطنانی که به خاتمی میتازند، میتوانند بگویند دقیقا در کجای صحبتهای وی "کوتاه آمدن" و "خیانت" میبینند؟ لطفا بگویید تا من هم روشن شوم.
onsdag 29. juni 2011
مموتی جان، دقیقا چی رو میخوای در مورد باند خامنهای با مردم در میون بذاری که خودت درش شریک جرم نباشی
مموتی جان، دقیقا چی رو میخوای در مورد باند خامنهای با مردم در میون بذاری که خودت درش شریک جرم نباشی ؟ تقلب در انتخابات به نفع تو؟ صدور دستور سرکوب مردم معترض به این تقلب با تایید شورای امنیت ملی که رئیسش خودت باشی؟ دزدیهای میلیاردی بادمجون دورقاب چینهای خامنه ای همزمان با دزدیهای میلیاردی بادمجون دور قاب چینهای خودت؟ قرار دادهای خفّت بار اقتصادی با چینیها و روسها و حراج منافع و منابع ملی با دلالی خودت و وزیران دزد و متقلبت؟ فقط فراموش نکن که خودت به عنوان رئیس شورای امنیت ملی، رئیس دولت منصوب خامنهای و کسی که از همه "افکارش به خامنه ای نزدیکتره" در تک تک این فجایع شریک جرم هستی و همراه با خامنهای و دیگر شرکأ در آیندهای نه چندان دور باید در دادگاه ملت پاسخگوی تمام این خیانتها و جنایت ها باشین..
tirsdag 28. juni 2011
جناب قاضی القضات! اگر افراد حمله کننده به استخر بانوان را علنی محاکمه نکنی، بسیجی بودن این اراذل را به اثبات میرسانی!
یک نماینده مجلس فرمایشی خامنهای تایید کرد که تعدادی از افراد متهم به حمله به یکی از استخرهای بانوان در تهران و آزار و اذیت خانومهای بی دفاع در آنجا، دستگیر شده اند.(1) تعدادی از شاهدان عینی این حمله از احتمال بسیجی بودن این افراد بی وجدان خبر داده اند. با این توضیح تنها شیوهای که میتواند این مساله را برای افکار عمومی روشن سازد، محاکمه علنی متهمان این پرونده خواهد بود، در غیر این صورت شک هموطنان در مورد ارتباط داشتن این متهمان با بسیج تحت فرمان سپاه و سید علی خامنه ای، به یقین تبدیل خواهد شد. لازم به تذکر است که احتمال ارتباط اراذل حمله کننده به باغی در خمینی شهر هم مطرح شد، اما هنوز از محاکمه علنی این متهمان هیچ خبری منتشر نشده است!
http://www.sahamnews.net/1390/04/54941/ (1)
http://www.sahamnews.net/1390/04/54941/ (1)
søndag 26. juni 2011
پیش شرط "دینی" محمد خاتمی و پیش شرط "سکولار" رضا پهلوی برای قبول رای ملت!
54491229
40099873
7041011500038
یکی از بزرگترین انتقاداتی که به محمد خاتمی وارد بود، تاکید متعصبانه وی بر روی "مردم سالاری دینی" بود. وی با تکرار "مردم ما مردمسالاری دینی میخواهند" ، پیشا پیش و بدون پرسیدن نظر ملت، تلاش داشت "مردم سالاری دینی" را به دیگران تحمیل کند. اکنون مدتیست که خاتمی تکییدش بر حقوق ملت و احترام به نظر و رای ملت است. این نکته بسیار مثبتی است. حال اما افراد و گروههای دیگری از زاویه مقابل "مردمسالاری دینی" همان عملکرد خاتمی را تکرار میکنند. از جمله رضا پهلوی، که آنچنان از "نظام سکولار" سخن میگوید، که انگار مردم ما به وسیله تلپاتی رای خویش را در مورد نوع حکومت به ایشان اعلام کرده اند. نه آقای پهلوی، "نظام سکولار" هم مثل هر نظام دیگری باید توسط ملت مورد تایید قرار گیرد. ملت ما نه نظام سکولار تحمیلی میخواهد و نه نظام دینی تحمیلی، چرا که اولی را در دوران حکومت تحمیلی پدر بزرگ و پدر شما و دومی را در حکومت تحمیلی فعلی تجربه کرده اند. فقط رای ملت، بدون هیچ شرط و شروطی!
fredag 24. juni 2011
søndag 19. juni 2011
روزی که مجاهدین "تظاهرات برای زندانیان سیاسی" رو به تجمع "ایران رجوی، رجوی ایران" تبدیل کردند!
امروز در خبرها آمده بود که طرفداران رجوی در پاریس تجمع داشتند. ناخوداگاه یاد روزی در اوائل دهه ۹۰ میلادی افتادم. دوست مجاهدی داشتم که در شهر کوچکی که زندگی میکردیم(یکی از کشورهای همسایه سوئد) باهم سلام و علیکی داشتیم. در خیابان همو اتفاقی دیدیم. گفت "تو سوئد ایرانیها تظاهرات دارن، تو نمیای؟" من هم چون میدونستم مجاهد هست، برای اطمینان ازش پرسیدم "عمومی هست یا فقط مجاهدین هستن؟" گفت "نه تظاهرات برای حمایت از زندانیان سیاسی". من هم گفتم اگه اینطوره حتما میام، وظیفمه". روز تظاهرات رفتیم سر قرار و با اتوبوسی که برگزار کنندگان تهیه کرده بودن راه افتادیم طرف سوئد و شهر استکهلم. بعد از چندین ساعت رسیدیم به مقصد. محل تظاهرات در مرکز شهر بود و تعداد نسبتا زیادی ایرانی در اونجا جمع شده بودن که خیلی هاشون مثل ما با اتوبوس به اونجا آورده شده بودن. سر هموطنان رو درد نیارم. یهو از بلندگوها شروع به پخش سرودهای "انقلابی" کردن و عکسهای مسعود و مریم رجوی بالا رفت و شعار "ایران رجوی رجوی ایران" سر داده شد! و من هاج و واج خشکم زده بود! باورم نمیشد که مجاهدین با نیرنگ من و هموطنان دیگه رو به بهونه حمایت از زندانیان سیاسی به تظاهرات تبلیغاتی برای "مسعود و مریم" آورده باشن! بعد از این تجربه اعتمادم رو به طور کامل به این سازمان از دست دادم. البته بعدها که تعداد زیادی از اعضای مجاهدین از این سازمان بیرون اومدن، و از روابط درون سازمانی مجاهدین و دیکتاتوری رجویها افشاگری کردن، این بی اعتمادیم به یقین تبدیل شد. متاسفم که بگم من تفاوت اصولی خاصی بین خامنهای و رجوی نمیبینم. هر دو دیکتاتور هستن، یکی در حکومت، و یکی بر حکومت!
جناب جمهوری اسلامی! چطور قطعنامهها و گزارشهای سازمان ملل علیه اسرائیل مغرضانه نیست! اما در مورد ایران مغرضانه است؟
یک نماینده مجلس ولی وقیح، با مغرض معرفی کردن نماینده سازمان ملل اعلام کرد که وی را برای تهیه گزارش در مورد وضعیت حقوق بشر به ایران راه نمیدهند چرا که گزارشگر ویژه حقوق بشر از جانب سازمان ملل برای ما پذیرفتنی نیست چراکه اهداف پنهان و اغراض سیاسی پشت قطعنامه حقوق بشر علیه ایران را به خوبی میشناسیم"(1) . سوأل اینست که چطور وقتی سازمان ملل عملکرد اسرائیل در رابطه با فلسطینیان را محکوم میکند، مغرض نیست و کوچترین خبری در این رابطه را رسانههای حکومتی در بوق و کرنا میکنند!؟ اما در مورد جمهوری اسلامی مغرض است؟ البته وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران بر هیچ انسان با شرف و با وجدانی که مسائل ایران را دنبال میکند پوشیده نیست. در صورت جلوگیری از ورود نماینده سازمان ملل به ایران، حکومت جمهوری اسلامی فقط هر چه بیشتر ثابت میکند که در ایران حقوق بشر تا چه حد سرکوب شده است. اگر نه: آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟
1) http://www.kaleme.com/1390/03/29/klm-62244/
lørdag 18. juni 2011
آیا هموطنان حامی "مردم سالاری دینی" و هموطنان حامی "دموکراسی سکولار" دموکراسی را قبول دارند؟
در یک نگاه شاید این سوأل به نظر خواننده عجیب بیاید. چرا که هر دو طیف بالا از دموکراسی میگویند و خود را مخالف دیکتاتوری و مبارز راه آزادی و حقوق ملت میدانند. البته در نیّت مثبت این هموطنان نمیخواهم شکی وارد کنم.
اما سوأل این است که در فردای سقوط دیکتاتوری حاکم چگونه دموکراسی حاکم خواهد شد؟ آیا طرفداران مردم سالاری دینی، اجازه خواهند داد احزاب سکولار آزادانه فعالیت کنند و خود را به رای ملت بگذارند؟ و آیا پسوند دینی مردم سالاری را به چماقی علیه مخالفان دخالت دینگرایان در سیاست تبدیل نخواهند کرد و "شورای نگهبان مردمسالاری دینی" تشکیل نخواهند داد؟ اگر اکثریت مردم مخالف دینگرایی بودند تکلیفشان چیست؟
همین سوأل برای طرفداران دموکراسی سکولار مطرح است: آیا دین و ایدیولوژی گرایان حق فعالیت مسالمتآمیز و شرکت در پروسههای سیاسی را خواهند داشت و چماقی به نام "شورای نگهبان سکولاریسم" حقوق دموکراتیک این طیف را زیر پا نخواهد گذشت؟ اگر اکثریت مردم سکولاریسم را نخواستند تکلیف چیست؟ این سوأل بسیار مهم است و هر دو طیف این عزیزان باید در استفاده از شعارها و پیامد هایشان دقت داشته باشند چرا که کشور و ملت زجر کشیده ایران به اندازه کافی هم به نام سکولاریسم مورد ظلم قرار گرفته و هم به نام دین. یک بار برای همیشه روی یک کلمه توافق داشته باشیم، بدون هیچ پیشوند یا پسوندی: دموکراسی
اما سوأل این است که در فردای سقوط دیکتاتوری حاکم چگونه دموکراسی حاکم خواهد شد؟ آیا طرفداران مردم سالاری دینی، اجازه خواهند داد احزاب سکولار آزادانه فعالیت کنند و خود را به رای ملت بگذارند؟ و آیا پسوند دینی مردم سالاری را به چماقی علیه مخالفان دخالت دینگرایان در سیاست تبدیل نخواهند کرد و "شورای نگهبان مردمسالاری دینی" تشکیل نخواهند داد؟ اگر اکثریت مردم مخالف دینگرایی بودند تکلیفشان چیست؟
همین سوأل برای طرفداران دموکراسی سکولار مطرح است: آیا دین و ایدیولوژی گرایان حق فعالیت مسالمتآمیز و شرکت در پروسههای سیاسی را خواهند داشت و چماقی به نام "شورای نگهبان سکولاریسم" حقوق دموکراتیک این طیف را زیر پا نخواهد گذشت؟ اگر اکثریت مردم سکولاریسم را نخواستند تکلیف چیست؟ این سوأل بسیار مهم است و هر دو طیف این عزیزان باید در استفاده از شعارها و پیامد هایشان دقت داشته باشند چرا که کشور و ملت زجر کشیده ایران به اندازه کافی هم به نام سکولاریسم مورد ظلم قرار گرفته و هم به نام دین. یک بار برای همیشه روی یک کلمه توافق داشته باشیم، بدون هیچ پیشوند یا پسوندی: دموکراسی
søndag 12. juni 2011
اگر حکومت تجاوز کنندگان باغ خمینی شهر را محاکمه علنی نکند، شکمان به یقین تبدیل خواهد شد!
بلافاصله پس از جنایت کم سابقه تجاوز به چند خانم شرکت کننده در یک جشن خصوصی توسط چند "اراذل و اوباش" در یکی از باغات اطراف خمینی شهر، حدس و گمانهایی در ارتباط با بسیجی بودن مجرمین زده شد. این حدس و گمانها با اظهار نظر تکان دهنده و بی شرمانه سرهنگ حسین زاده رییس پلیس اگاهی استان اصفهان که قربانیان این جنایت را "عامل اصلی" این فاجعه معرفی کرد!! به اوج خود رسید.(1) با توجه به موارد سوال برانگیز بالا، نیروهای امنیتی حکومت خامنهای فقط یک راه برای اثبات غیر حکومتی بودن جنایت کاران باغ خمینی شهر پیش رو دارند: دستگیری و محاکمه علنی همه متهمان این جنایت (در رسانهها آمده است که پنج نفر از متهمین دستگیر شده اند) در حضور رسانه های داخلی و خارجی. البته ادعای حکومت مبنی بر عدم توان دستگیری همه این جنایتکاران به هیچ وجه باورکردنی نخواهد بود. مگر نه اینکه حکومت حتا متهمان "امنیتی و خطرناک" را در بیرون از مرز های کشور دستگیر و به کشور باز میگرداند! پس نباید دستگیری "7 اراذل و اوباش باده خوار"(1) برای "سربازان گمنام امام زمان" کار آنچنان شاقی باشد. در غیر این صورت، شک مان در مورد "بسیجی" بودن این جنایتکاران به یقین تبدیل خواهد شد.
1) http://www.nasle-farda.ir/cms4/news.asp?ID=1503105002
از 24 ساعت قبل ، هدا صابر به مراقبین فریاد میزده که درد دارند
: صفحه فیسبوک محمد نوریزاد:
خبر فوت آقای هدا صابر ، صد در صد صحیح است.
از 24 ساعت قبل ، ایشون به مراقبین فریاد میزده که درد دارند و متأسفانه دیشب ساعت 12 و نیم حالشان بهم می خورد ، و نزدیک 3 ساعت بیشتر تحت پرستاری و مداوا نبودند و متأسفانه فوت می کنند.
و خانواده ایشان هم اکنون سر جنازه ایشان ، در بیمارستان مدرس تهران هستند..
http://www.facebook.com/#!/mohammad.nurizad
خبر فوت آقای هدا صابر ، صد در صد صحیح است.
از 24 ساعت قبل ، ایشون به مراقبین فریاد میزده که درد دارند و متأسفانه دیشب ساعت 12 و نیم حالشان بهم می خورد ، و نزدیک 3 ساعت بیشتر تحت پرستاری و مداوا نبودند و متأسفانه فوت می کنند.
و خانواده ایشان هم اکنون سر جنازه ایشان ، در بیمارستان مدرس تهران هستند..
http://www.facebook.com/#!/mohammad.nurizad
fredag 10. juni 2011
جناب سرهنگ حسین زاده، جای قربانیان فاجعه خمینی شهر در لیست "مقصرین اصلیت" را با خامنهای و مزدوران همیشه مزاحمش عوض کن!
هنوز مدت کوتاهی از خبر تکاندهنده فاجعه در یکی از باغات اطراف خمینی شهر و تجاوز عدّهای جنایتکار به چند دختر و زن بی دفاع نگذشته بود که سرهنگ حسین حسین زاده رییس پلیس اگاهی استان اصفهان، در کمال بیشرمی و بی مسئولیتی قربانیان این جنایت کم سابقه را "مقصر اصلی" این فاجعه معرفی میکند!! (1) سوال اینجاست که چرا هموطنان ما باید برای یک میهمانی و جشن ساده به بیرون شهر و دور از دسترس پلیس پناه ببرند تا افرادی مریض و جنایت کار از این فرصت در کمال بیوجدانی و وحشیگری سو استفاده کنند و دست به اینچنین اعمال غیر انسانی و وحشیانهای بزنند؟ چرا حکومت با انواع ممنوعیتهای قرون وسطایی شهروندان را حتا برای برگزاری یک جشن تولد وادار به فرار و دور شدن از شهر و محل سکونت امن خود میکند؟ چند بار تا به حال شاهد حمله مأموران حکومت به مهمانیها و جشنهای خصوصی مردم و دستگیری دستجمعی میهمانان بوده ایم؟ جناب سرهنگ حسین زاده، عامل اصلی این جنایت که باید در کنار اراذل و اوباش متهم به این جنایت به محاکمه کشیده شوند، حکومت خامنهای و قوانین ضد مردمی و قرون وسطایش است که شهروندان را برای جشن و شادی از محل سکونت و شهرهای امن خود به مناطق دور افتاده و ناامن فراری میدهد! ننگ بر خامنهای و مأموران بی شعور و بی وجدانش! *****************************************************************
1) http://www.nasle-farda.ir/cms4/news.asp?ID=1503105002
lørdag 4. juni 2011
ایران برای همه ایرانیان، بالاترین برای همه کاربران
امروز موضوعی در بالاترین ایجاد شد مبنی بر اخراج هواداران مجاهدین از این سایت. به عنوان فردی که شدیدا با سازمان مجاهدین و به ویژه رهبری این گروه اختلافات جدی و اصولی دارم، باید خیلی مختصر و کوتاه خدمت هموطنان بالاترینی اعلام کنم: اگر ما به ایرانی معتقد هستیم که در آن همه ایرانیان، جدا از وابستگی حزبی و قومی و دینی و ... باید از حق زندگی و فعالیت و برخورداری از حقوق بشر را داشته باشند، در بالاترین هم باید این حقوق را برای یک دیگر قائل باشیم. در غیر این صورت، از لحاظ اصولی تفاوت چندانی با هواداران حکومت خامنهای نخواهیم داشت، چرا که آنها هم معتقد به حذف کسانی هستند که با افکارشان موافق نیستند.
onsdag 1. juni 2011
تصویر معروفترین قاتل زنجیرهای تاریخ ایران زمین که همچنان میکشد، نام آخرین قربانی وی: هاله سحابی فرزند عزت الله
تصویر معروفترین قاتل زنجیرهای تاریخ ایران زمین که همچنان میکشد، نام آخرین قربانی وی: هاله سحابی فرزند عزت الله
Abonner på:
Innlegg (Atom)